۱۳۸۷ خرداد ۱۳, دوشنبه

و من متولد شدم...

چقدر امشب منتظر بودم...
چقدر دوست داشتم بین کسایی که یادشون بود باشه...
شاید فراموش کرده بودم که نمیدونه...
اولین سالی که همچین احساسی داشتم و شاید...
.........................................................................................................
نیست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار یار شود رختم از اینجا ییرد